روژانروژان، تا این لحظه: 16 سال و 12 روز سن داره

روژان ♥ زندگی مامان و بابا

قلبچه حس لطیفی هست حس آغازی دوبارهقلب

قلبچه زیباست رسیدن دوبارهقلب

قلببه روز زیبای آغاز نفس کشیدنقلب

قلبو چه اندازه عجیب استقلب

قلبروز ابتدای بودنقلب

قلبو چه اتدازه شبرین است امروزقلب

قلبروز میلاد توقلب    

قلبروز توقلب

قلبروزی که آمدیقلب

مروری کوتاه بر خاطرات روژان خاتون

سلام میخوام از کارهایی که کوچولو تر بودی بنویسم ماشالله انقدر شیر میخوردی که هم مامانتو کلافه کرده بودی هم اینکه دکترت بهت رژیم غذایی داده بود 8 ماهه بودی که کم کمک سینه خیز میرفتی و کم کم دندون در آوردی که برات جشن دندونک هم گرفتیم شب و روزت رو قاطی کرده بودی روزا میخوابیدی و شبها بیدار میموندی و نمیذاشتی ما بخوابیم 20 روز مونده بود به تولد 1 سالگیت که میتونستی راه بری انقدر وروجک بودی و شیطونی میکردی که مامانی همه وسیله های خونه رو  دور از دستای تو گذاشته بود دقیقا 2 روز بعد از تولدت مریض شدی و 2 شب بیمارستان بستری شدی یاد گرفته بودی اسم دوستاتو بگی : میگفتی د - د - (یکتا) س...
10 دی 1391